قالی کاشان، در میان هنرهای دستی و بخصوص فرش دستباف جایگاه ویژه و منحصر به فردی دارد و جلوهگاه اندیشههای لطیف انسانی است.
بخش عمده آوازه قالی کاشان به بافندگان توانا و خوش ذوق آن ارتباط دارد که نسل به نسل هنر خود را منتقل کردهاند.
اصغر شاطری یکی از محققان فرهنگ مردم در کاشان در معرفی هنر قالی بافی در این دیار کهن، مینویسد: قالی شیخ صفی معروف به اردبیلی که در موزه ویکوتوریاآلبرت لندن قرار داردو در سنه 926 ه- ق بافته شده است، کار مقصود کاشانی بافنده مشهور این دیار است.
این فرش یکی از عالیترین قالیهای جهان است و در کتیبه آن نوشته شده:
جز آستان توام در جهان پناهی نیست/ سر مرا به جز این در حواله گاهی نیست، عمل غلام آستان، مقصود کاشانی فی سنه 926 .
قالی معروف به شکارگاه نیز از بزرگترین قالیهای جهان ،بافته شده در این شهر است.
شاطری میافزاید: همچنین قالیهای معروف به چلسی و قالی گلدانی و دهها قالی دیگر که به خاطر زیبایی موجب شکوه و افتخار موزههای بزرگ است در کاشان بافته شده است.
قالی کاشان دورههای سخت و زیان باری از هجوم و فتنه افغانها گرفته تا زلزله مهیب سال 1192 را پشت سر گذاشته و با وجود کسادی و بیرونقی بازار و بیمهری و کم توجهی مسوولان در سالهای اخیر، بافندگان کاشانی همچنان برای زنده نگه داشتن این هنر تلاش میکنند.
اگرچه با ورودصنعت فرش ماشینی، هنر فرش دستباف در کاشان نیز دچار رکود شده، ولی هنوز در بازار تاریخی کاشان حجرههای زیادی وجود دارد که محل تماشای بهترین قالیهای دست باف با بهترین نقشهای اصیل ایرانی است.
از بافندگان مشهور معاصر فرش دستباف میتوان از بی بیفرخ افسری، محمد افسری و بانو ایمانی نام برد.
در شماره اخیر فصلنامه فرهنگ مردم کاشان در مورد پیشینه نقشههای قالی کاشان آمده: از تصاویر موجود بر سفال سیلک میتوان حدس زد، احتمالا نقشه کشی در آن دوره در کاشان وجود داشته است.
طرحها و نقشههای قالی ایرانی اکثر به نام محل بافت آنها معروف شدهاند و قالیهای کاشان نیز از این جملهاند.
این مساله موجب شده تا نقشهها از طرحها و تنوع بیشماری برخوردار شوند، بطوریکه نقشههای قالی کاشان جای کاملا مشخص و برجستهای در هنر ماندگار ایران دارد.
طرحهای قالی، ریشه در فرهنگ قومی و شرایط هر منطقه دارد از جمله نقشه های قالی کاشان میتوان از ترنج و محراب، محتشم کاشان، گلدانی و درختی کاشان، شکارگاه ، حیوانی ، بتهجقهای کاشان، سجادهای کاشان نام برد.
برخی از هنرمندان رشته نقشه کشی قالی در کاشان میرزا احمد و میرزا علی اکبر نقاش، سیدرضاخان صانعی، میرزا نصرالله خان، دبیرالصنایع و نظام افسری، آثاری از خود به جا گذاشتهاند که موجب تحسین و تقدیر مجامع داخلی و بینالمللی است.
رنگرزی از جمله صنایع دستی مرتبط با قالی بافی کاشان است که قدمت آن با صنایع نساجی یکسان بودهاست.
این صنعت در گذشته در بازار کاشان رونق زیادی داشته، بطوریکه در اکثر گذرگاههای بازار تاریخیاین شهر کارگاههای رنگرزیفعال بوده است، اما اکنون اکثر آنها تعطیل شده و تا حدودی کار رنگرزی به شیوه سنتی منسوخ شده است.
رفوگری نیز حرفهای مرتبط با قالیاست که در گذشته در بازار کاشان از رونق زیادی داشته اما اکنون تعداد رفورگران بسیار اندک است.
رییس انجمن علمی فرش ایران و یکی از استادان با سابقه رشتهفرش دانشگاه کاشان میگوید: با توجه به آثار بدست آمده در تپههای سیلک، سابقه فرش کاشان به ایران باستان و یکهزار سال قبل از میلاد میرسد.
امیرحسین چیت سازیان افزود: در دوره ساسانیان دست بافتهای کاشان به شهرت میرسد.
وی با اشاره به وضعیت فرش کاشان در دورههای بعد میگوید: در جریان سفر مارکوپولو سیاح ایتالیاتی که در زمان تیموریان صورت گرفته، باز موضوع فرش و مخمل خوش و نقش کاشان مطرح است.
مسوول پیگیری راه اندازی مرکز پژوهشی فرشایران در دانشگاه کاشان میگوید:
فرش کاشان در دوره صفوی به اوج شهرت جهانی رسید، بطوریکه اولین صادرات اصلی و نظاممند دولتی فرش ایران در آن زمان از کاشان به سفارش پادشاه لهستان انجام گرفت.
وی از جمله دیگر فرشهای ارزشمند این دوره را فرش شیخ صفوی نام برد که با دست توانای بافندهای کاشانی بافتهشده و اکنون در موزه ویکتوریاالبرت لندن نگهداری میشود.
به گفته وی، فرش کاشان در دوره قاجار و پهلوی نیز همچنان مورد توجه بوده، بطوریکه تا قبل از سال،54 کاشان حرف اول را در صادرات فرش کشور می زد و اکنون نیز برغم حضور سایر رقبا و مشکلات صادرات فرش ، کاشان جایکاه خود را تا حدود زیادی حفظ کردهاست.
چیت سازیان گفت: اگر تولیدکنندگان فرش دست باف کاشان به مسایلی همچون استفاده از مواد اولیه مرغوب، ثبات رنگ و تنوع طرح توجه کنند، جایگاه فرش کاشان بویژه در بازارهای داخلی و خارجی حفظ خواهد شد.
حسین عابدی مدیرعامل اتحادیه فرش روستایی کاشان نیز گفت: با توجه به شرایط پیش آمده و برغم برخی مشکلات، وضعیت فروش فرش دستباف کاشان از رونق بیشتری نسبت به سال گذشته برخوردار شده است.
وی،میزان تقریبی تولید فرش دست باف این شهرستان را بیش از 80 هزار متر مربع در سال ذکر کرد و گفت: از این میزان حدود 30 درصد آن صادر و بقیه در بازار داخلی عرضه شدهاست.
عابدی، افزایش قیمت فروشدر بازار داخلی واستقبال دست اندرکارانبه تولید فرش را از جمله شرایط مناسب برای مسوولان ذیربط جهت حمایت جدی از بافندگان فرش دست باف عنوان کرد و اظهار داشت: البته تولیدکنندگان فرش دست باف همچنان نگران گرانی مواد اولیه، هزینهها و وضعیت بازار در آینده هستند.
اکنون حدود 8 هزار نفر در کاشان بویژه روستاهای این شهرستان به بافت فرش اشتغال دارند.
خانه بروجردیها
خانه بروجردیها متناسب با خصوصیات اقلیمی و شرایط آب و هوایی منطقه کویری کاشان طراحی و ساخته شده، به گونهای که در گرمای شدید تابستان هوای خنک و بسیار مطبوعی از طریق بادگیرهای واقع در بالای پشت بام به صورت طبیعی و دائمی به زیرزمینها سرازیر شده و در آنها جریان می یابد. خانه بروجردیها به طور کلی شامل دو بخش بیرونی و اندرونی است که سر در اصلی و هشتی ورودی بین این دو بخش مشترک است.
علاوه بر این هر یک از این دو بخش درهای جداگانهای نیز دارند که به وسیله آنها مستقیما به کوچه دسترسی پیدا می کنند. اما قسمت بیرونی خانه، در حقیقت همان عمارت و حیاطی است که در حال حاضر مورد بازدید علاقه مندان قرار می گیرد و مشتمل است بر راهروی ورودی، حیاط مرکزی، تالار سرپوشیده و نورگیر فوقانی آن.
نقاشی خانه بروجردی
خانه بروجردیها، مجموعه ساختمانی زیبا و باشکوه در جنوب شرقیِ شهر کاشان است. واز مشهورترین خانههای تاریخی این شهر است. میگویند چون صاحب خانه مال التجاره از بروجرد وارد میکرده، لذا به بروجردی مشهور شده
به طور کلی خانه بروجردیها از نظر طرح و معماری، قدمت، تزئینات و نقاشی گچبری در زمره نفیسترین آثار تاریخی کشور قرار دارد که بخش بیرونی آن در سال 1353 توسط دولت خریداری و با شماره 1082 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
تاکنون مرمت بخشهای مختلف و نیز استحکام بخشی قسمتهای عمده خانه و تثبیت نقاشیها به وسیله کارشناسان و استادکاران اداره میراث فرهنگی کاشان انجام و برخی الحاقات و تغییرات غیراصولی انجام گرفته است.
خانه بروجردیها، مجموعه ساختمانی زیبا و باشکوه در جنوب شرقیِ شهر کاشان است. خانه بروجردی از مشهورترین خانههای تاریخی این شهر است. میگویند چون صاحب خانه مال التجاره از بروجرد وارد میکرده، لذا به بروجردی مشهور شده و خانه او هم به خانه بروجردی موسوم گردیده است. این بنا در اواخر سلطنت پهلوی بر اثر بی توجهّیِ ساکنان آن رو به انهدام میرفت، اما پس از ثبت در فهرست آثار تاریخی تعمیر و بازسازی شد و اینک کاربرد فرهنگی ـ اداری دارد.
معمار این خانه یکی از نوابغ معماری کاشان و از طراحان معروف ساختمان به نام استادعلی مریم بودهاست که در ایجاد دو بنای تاریخی دیگر کاشان، یکی خانه تاریخی طباطبایی (در نزدیکی خانه بروجردی) و دیگری تیمچه امینالدوله (واقع در بازار) نقش داشتهاست.
مساحت خانه بروجردی
این بنا از نظر خصوصیات محلّی و عناصر معماری و تزیینات داخلی از اهمیّت فوق العادهای برخوردار است نقاشیهای این بنا در شیوههای متنوع و با رنگ و روغن و آبرنگ و زیر نظر هنرمند نامدار، مرحوم میرزامحمد خان غفاری ملقب به کمالالملک طراحی و اجرا شده است. در بام تالار نیز نورگیرها و بادگیرهای بسیار جالب خودنمایی میکند که از نظر طرح و اجرا در زمره آثار بدیع معماری سنتی ایران است.
قدمت خانه بروجردیها به طوری که در کتیبه چهار طرف تالار آن آمده به سال 1292 ه.ق باز میگردد این خانه را حاج سید جعفر نطنزی که از بروجرد مال التجاره وارد میکرده ساخته است.
بنابر اظهارات موثق ساخت این مجموعه در حدود 18 سال یعنی از سال 1292 تا سال 1310 ه.ق به درازا کشیده در آن بیش از 150 بنا و هنرمند گچ کار و آینه کار و دیگر هنرمندان بکار گرفته شدهاند.
بنای مذکور در اصل به صورت اندرونی و بیرونی بوده و این بخش از بنا که شرح آن خواهد آمد قسمت بیرونی خانه است. این قسمت از سال 1353 ه.ش به تملک سازمان میراث فرهنگی درآمده و در فهرست آثار تاریخی کشور ثبت شده است. بخش اندرونی که در شمال شرقی و شرق بنا واقع است هنوز تحت مالکیت خصوصی می باشد بنا حیاطی کشیده دارد که در دو سر آن دو مجموعه فضائی مهم قرار گرفتهاند و نمای این دو بخش نسبت به دو جبهه دیگر ارتفاع بیشتری دارد.
ورودی اصلی در شمال ساختمان واقع شده و بویژه به سبب نحوة اتصالی که میان خانه و کوچه پدید آورده، به شکوه ساختمان افزوده است. دیوارهای آن تا ارتفاع معینی تنها با گچ پوشیده شده و ساده است، اما سقف آن تزییناتی برجسته دارد. در دیوارهای ورودی سکّههایی تعبیه شده که با مقرنس کاری گچی به طاق نمای اصلی سقف متصل میشود. ورودی از طریق در چوبیِ بزرگی با کنده کاریها و گُلْ میخهای متعدد و دو کوبه که بر پاشنة سنگی میچرخد، به هشتی راه می یابد. هشتی پس از ورودی اصلی است و گنبدی آراسته به کاربندیهای بسیار زیبا دارد که در مرکز آن نورگیری تعبیه شده و از طریق دری مشابه درِ اصلی که روبروی آن قرار گرفته به حیاط راه مییابد. بیش از نیمی از مساحت زمین به حیاط اختصاص دارد. معبر ورودی حیاط دالانی است غلام نشین، با تزییناتی چندضلعی و هلالی، و راهروی پیچ دار با سقفی که در آن نورگیرهایی تعبیه شده است. در وسط محور طولی حیاط حوض بزرگی با سنگ سیاه تراش خورده و پاشوهایی در اطراف قرار دارد که آب آن از قنات نصرآباد تأمین میشده است. در جانب چپ و راست حوض نیز چهار باغچه به چشم میخورد.
تابستان نشین
تابستان نشین شامل دو اتاق، تالار اصلی، دو سرپوشیدة فرعی، یک سرپوشیدة اصلی، دو گوشواره، یک شاه نشین و تالار طَنَبی است. در مرکز آن، گنبدی با نورگیرهای زیبا و تزیینات مقرنس کاری قرار دارد. ایوان اصلی در محور تقارن تابستان نشین، پس از حیاط عامل دوم در تقسیم فضا و برای استفادة ساکنان در فصل گرما است. در دو جانب ایوان و تالار طنبی راهروهای ورودی و اتاقهای نشیمن قرار گرفتهاند که چشمگیرترین آثار تزیینی در همین قسمت به کار رفته است.
زمستان نشین
مجموعه واقع در جبهه شمالی دارای یک تالار پنج دری با شاه نشین است که محل پذیرایی مهمانان بوده و یک مهتابی در جلوی خود دارد و بادگیری هم در پشت آن دیده میشود. فضای داخلی تالار دارای تزئینات گچبری است. دو اتاق سه دری کوچک در دو سوی مهتابی قرار دارند که در مقایسه با تالار و فضاهای طرفین آن از ارتفاع کمتری برخوردارند و ترکیب حجمی خاصی را بوجود آوردهاند.دو طرف آن دو اتاق بهار خواب قرار دارد که بهعلت نور مناسب وگرمای زیاد، بیشتر در زمستانها مورد استفاده قرار میگرفتهاست.
قسمت شمال شرقی مطبخ (آشپزخانه) قرار دارد. در قسمت شرقی بنا اتاقها و ایوانهای سرپوشیده به چشم میخورد که در جلو ایوانها پلههایی جهت رفتن به سردابها ساخته شده است. این سردابها در جبهههای مختلف بنا واقعاند که بوسیله بادگیرهایی هوای آنها خنک و تهویه میشوند.
شرح پلان خانه بروجردی ها معماری داخلی وعملکرد فضاها
دوطبقه و در بعضی قسمتها مثل قسمت جنوبی که باسرداب دارای سه طبقه است.
دارای یک حیاط با ابعاد20 در 30
دارای سه رودی درشمال (ورودی اصلی)، غرب (مخصوص مراسم مذهبی وغیره) و جنوب(برای خواص)-ایوانهای سرپوشیده دراطراف حیاط.
جلوخان درفضای هشتی که دارای شش عددسکو برای انتظار مراجعین است. .این سکوها پاخوری نام دارد.
مشخصات بنا
حیاط به ابعاد 105 در 75 متر و دارای دو حوض بزرگ است که آب چشمه اسکندریه پس از گذر از باغ تالار، آبشار نیاسر، با رسیدن به این منطقه وارد حوض اول شده و پس از گذر از زیر ساختمان وارد حوض دوم در قسمت جلویی ساختمان میشده است.
بیشتر صاحب نظران هنر اسلامی این عقیده را ابراز نموده اند که در بسیاری از آثار متنوع هنر اسلامی، تجسمی از بهشت در نظر بوده است. گروهی در اثبات این ادعا به آیاتی از قرآن کریم ، در توصیف بهشت و باغها و جویهای روان آن و هم نشینی با حوریان و لذتهای اهل بهشت استناد کرده اند. چنین مفهومی در باب هنرهای اسلامی چنان رواج دارد که مفاهیم عمیق فلسفه و عرفان اسلامی را در هنرهای اسلامی نیز وارد نموده و در نقد و تفسیر آن ، نمی توان از این معانی شگرف مدد نجست. از جمله عمیق ترین و شگرف ترین این مفاهیم عرفانی، نظریه وحدت در کثرت و کثرت در وحدت است. بدین معنا که کلیه هنرهای اسلامی همواره در مسیر روبه رشد خود این هدف را پیش رو داشته اند که وحدانیتی را که در تمام عالم تکثر یافته بیان کنند.
با بررسی اجمالی دیدگاها، آرا و نظریات متفکران و صاحب نظران در باب هنر اسلامی واسرار و رموز آن می توان گفت که " قانون طبیعت قانون تعادل و تکامل است و هنر راهی است که قرار است به حقیقت بینجامد و حتی به روند رسیدن به این تکامل شتاب دهد. حتی هنرهای که آنها را هنر مبتذل و یا مخرب میدانند نیز تلاش و کنکاشی هر چند بیهوده و مرحله است برای رسیدن به این تکامل.
با نگاهی دقیق به هنرهای متنوع که ریشه اسلامی و مذهبی دارند، صور تزیینی ، موتیف ها و نقش و نگارهای متنوع که ریشه در هنر اسلامی دارند (ختایی و اسلیمی) را می بینید که در نهایت یک چیز هستند که به زبانهای مختلف ادا میشوند و نمیتوان آنها را از هم جدا و شکل متمایزی تصور کرد .در عرصهْ هنرکثرت و تنوع هنر را داریم ، کثرت و تنوع زبانها و فرهنگ های مختلف که ریشه اسلامی دارند به گونه ای که تمامی این فرهنگ ها و زبانها نمود های از یک چیز هستند ، که در صور مختلف و در گونه های زیبائی متجلی شده اند .
با بررسی اجمالی دیدگاها، آرا و نظریات متفکران و صاحب نظران در باب هنر اسلامی واسرار و رموز آن می توان گفت که " قانون طبیعت قانون تعادل و تکامل است و هنر راهی است که قرار است به حقیقت بینجامد و حتی به روند رسیدن به این تکامل شتاب دهد.
گفته میشود الگوی قرآنی مشخصی برای حرکت از کثرت ها به وحدت در هنر وجود دارد. اسلام در قرآن تمامی کثرت ها را به وحدت فرا میخواند در آیه (( لا و جعلناکم شعوبا" و قبائل لتعارفوا")) هیچ کدام از این کثرت ها کثرت نیست، بلکه برای ارتباط بهتر شما با هم است ،ما شما را قبیله ها و ملت های گوناگون قرار دادیم متشکل از زن و مرد برای اینکه همدیگر را بیشتر بشناسید ، بنابراین از دیدگاه اسلام هدف نهائی از وجوداین کثرت ها شناخت بیشتر همدیگر می داند.
در مقاله "نماد گرائی درهنر و معماری اسلامی" از احمد رضا سلیمانی به این نکته اشاره شده که در جهان هیچ چیز معنایش محدود به شکل ظاهریش نمیشود بلکه هر نمودی متضمن بودی و برای هر ظاهری باطنی وجود دارد و نمادهای تصویری حاوی مفاهیم و معانی سری و رمزی است و تا زمانی که این معانی باشند نمادها ماندگارمیشوند و در صورت حذف معنا نمادها ناپدید و یا معانی دیگری پیدا می کنند. بنابراین در هنر اسلامی هر طرح و نقش علاوه بر مضمون ظاهری دارای یک معنای درونی نیز میباشد.
همچنین آقای سلیمان سعید آبادی به این نکته اذعان میکند که در" هنر کتابت و نگارگری دیدگاه و بینش هنرمند ورای دیدگاه مادی است ، او به ظاهر توجه دارد ولی به دنبال حقیقت مستوردر امور مادی است و ازاین طریق خود را به وحدت وجود و یگانگی خالق هستی ارتباط میدهد."
ابن عربی میگوید : "همه چیز در جهان منشعب از ذات اوست و هر زیبائی و کمال موهبتی از رحمت اوست"
درمیان نمادها و نشانه های تصویری در هنرهای اسلامی ، دایره نماد کیهان است و نماد روشنگری ، تمامیت و کمال که از طریق مثلث به مربع نماد زمین و مخلوقات تبدیل میشود. مرکز دایره نماد حقیقت ابدی است و ذات الهی که بایستی تجسم پیدا کند تا بتواند خود را به نمایش بگذارد و در تمام مخلوقات الهی گسترش میابد ، در مسجد " بی بی دختران شیراز" ،در طبقه اول 4ضلعی ، سپس 8ضلعی وبعد به دایره گنبدی شکل ختم میشود و یا " مسجد الغدیر تهران" شبستان اصلی 12 وجهی بعد طبقه 8ضلعی دو مربع و یک دایره منتهی میگردد.
سید حسن نصر در مقاله "اصل وحدت و معماری قدسی" یادآوری میکند که " آزمایشهای انجام شده به کمک میکروسکوپ های الکترونی ،....شباهت های خیره کننده بین نقش های هندسی معماری اسلامی ، ساختاردرونی و نظم ملکولی موجودات جاندار و بی جان را نشان میدهد. این نقوش از تجذیه و تحلیل ماده به سبک امروزی ناشی نشده بلکه پیامد شهود جهان مثالی ، توسط اهل بصیرت ایجاد شده و نشان میدهدکه آنچه در پایین ترین سطوح قرار دارد ، نمادی از عالی ترین سطوح است ".
همچنین او با بررسی نور و فضا در معماری اسلامی اشاره میکند که رنگ سفید نماد وحدت است و رنگهای دیگه که از تجذیه نور حاصل میشوند نماد تجلی وحدت در کثرت و وابستگی کثرت به وحدت هستند. همچنین در هنراسلامی نمادهای که با یک ریتم دقیق تکرار میشوند نشانی از کثرت در وحدت میباشند.
ابن عربی میگوید : "همه چیز در جهان منشعب از ذات اوست و هر زیبائی و کمال موهبتی از رحمت اوست"
اسلیمی ( ماخوذ از اسلام)و ختائی ( تاک همان مو درخت انگور)دارای ریتم و نواخت متناسب و دقیق می باشند.
همچنین تاک درختی است که بیش از هر درختی مظهر عشق وراز و رمزکثرت عالم وجود بوده است.
نقوش اسلامی در تذهیب و تشعیر با تناسب آهنگین و موزون خودهمواره از وحدت به کثرت و ازکثرت به وحدت روی میآورند و به نظر میرسد همین اندیشه وحدت در کثرت همواره هنرمندان مسلمان را به سوی نقش های انتزاعی و مجردکه در آنها سرمشق طبیعی اولیه غالبا ناپیدا و ناشناخته میباشد سوق داده است. منظور هزاران هزار شکلهای تزیینی به صورت های اسلیمی ، ختائی، پیچکها و گره چینی ها، .......میباشد که تاروپودبیشتر آثار اسلامی را بنیاد گذاشته است.
بنابراین از نظر اسلام هنر الهی بیش ازهر چیزنشان دهنده وحدت الهی در جمال و نظم عالم است. وحدتی که میتوان آن را در هماهنگی و انسجام عالم کثرت ودرنظم و توازن جهان مشاهده کرد و یا به تعبیر خانم شهلا حبیبی (استاد دانشگاه الزهرا و عضو هیات علمی دانشگاه سوره ) : وحدت در عین کثرت ویژ گی هنر اسلامی است ، وحدت و کثرت که درون مایه تفکر اسلامی است ، در هنرهای اسلامی ایرانی فراوان دیده میشود .
در بررسیهای بیشترارتباط نقوش انتزاعی فوق الذکربا هنر فطری بشر اولیه نیز به اثبات رسیده است.
بنابراین در هنر اسلامی هر طرح و نقش علاوه بر مضمون ظاهری دارای یک معنای درونی و باطنی نیز میباشد و همچنین این مهم که دیدگاه و بینش هنرمند ورای دیدگاه مادی است ، او به ظاهر توجه دارد ولی به دنبال حقیقت مستور در امور مادی است و از این طریق خود را به وحدت وجودی میرساند . باشد که هنرمندان ایرانی مسلمان این دیدگاهاهی زیبا را در هنر خویش بکاربندند.
هنرهای اسلامی که برآمده از مهمترین و اساسی ترین دیدگاههای قرانی نیز هستند همواره به دنبال بیان وحدانیت در جهان پیرامون و ثبت و تجلی آن در اثر هنری بوده اند.